چرا دزدان دریایی کارائیب بدون جانی دپ معنایی ندارد؟
به گزارش آشنایی با استانبول، به نظر می رسد که دزدان دریایی کارائیب 6 (Pirates of the Caribbean 6) به زودی بدون جانی دپ آغاز به کار خواهد نمود، اما این فیلم بدون یاری کاپیتان جک اسپاروی قدیمی ما خیلی چیزها کم دارد!
خبرها حاکی از آن است که فرنچایز سارقان دریایی کارائیب بدون حضور جانی دپ به کارش ادامه خواهد داد، اما هیچ راهی وجود ندارد که این سری فیلم بدون یاری بازیگر و کاراکتر برجسته اش بتواند کار کند و یا حتی نتیجه مطلوبی بگیرد. از همان ابتدا که این مجموعه در سال 2003 به کارگردانی گور وربینسکی با نام نفرین مروارید سیاه (The Curse of the Black Pearl) آغاز شد، فرنچایز سارقان دریایی کارائیب حول محور بازی دپ در نقش کاپیتان ضد قهرمانان، جک اسپارو می چرخید.
به دلیل ادامه نبرد قانونی این بازیگر علیه همسر سابق خود، امبر هرد، دپ پس از حضور در دو قسمت اول فیلم های جانوران شگفت انگیز (Fantastic Beasts) از حضور در قسمت آینده کناره گیری نموده است. به نظر می رسد که او قرار است به دلایل شخصی در سارقان دریایی کارائیب 6 حضور پیدا نکند و اگرچه این موضوع قابل درک است، اما تهیه نمایندگان این فرنچایز برای یافتن جایگزین مناسب دپ درگیر کوششی مضاعف خواهند بود.
- جانی دپ ممکن است به سارقان دریایی کارائیب 6 بازگردد
بدون جانی دپ در نقش جک اسپارو، ادامه کار فرنچایز سارقان دریایی کارائیب احتمالا سخت خواهد بود، زیرا دپ از زمان پخش قسمت اول فیلم، از نظر سبک، فرایند و داستان در موفقیت آن نقش اساسی داشته. بعید است که دپ به این نقش بازگردد، اما به همان اندازه بعید است که سارقان دریایی کارائیب در غیاب او بتواند هویت جدیدی پیدا کند. زیرا دپ شخصیتی منحصر به فرد ایجاد نموده است که تقلید از آن سخت است و این شخصیت در شکل دادن داستان های متنوع و جذاب قسمت های دیگرش بسیار مؤثر واقع شده.
جانی دپ باعث شکل دریافت فرنچایزها شد
وقتی اولین بار نفرین مروارید سیاه منتشر شد، انتظار ایجاد فرنچایز سارقان دریایی کارائیب وجود نداشت. دیزنی از همان اوایل مخالف تصویب دپ برای بازی در نقش جک اسپارو به عنوان یک بی خانمان و دائم الخمر بود. اما چه کسی می توانست بهتر از جانی دپ برای این کاراکتر انتخاب گردد؟ از این رو دپ به عنوان برجسته ترین بازیگر بین عوامل دیگر این فیلم شناخته شد. به همان اندازه که جفری راش در فیلم نفرین مروارید سیاه خوب است، این بی خانمانی و شیطنت افراطی کاراکتر اسپارو است که به این فرنچایز در مقایسه با محصولات مشابه دیزنی سال 1993 یعنی سه تفنگدار (The Three Musketeers) یا مومیایی (The Mummy) رجحان می بخشد. در حالی که دنباله های سارقان دریایی کارائیب هرگز نمی توانستند جذابیت ساده قسمت اول را داشته باشند، با این وجود عملکرد دپ زمینه ساز فیلم های بعدی شد.
فیلم دوم، صندوقچه مرد مرده (Dead Mans Chest)، به دلیل فرم سبکتر، کارتونی تر و سکانس های اکشن بیش از حد مسخره مورد انتقاد نهاده شد، اما این مسائل ریشه در انتخاب کاراکتر دپ و حرکات آزادانه و بداهه او دارد. اگرچه این فیلم ها نتوانستند با سبک بازیگری دپ مطابقت داشته باشند، اما هنوز هم کوشش می گردد تا علاوه بر تمرکز کمتر بر جک اسپارو، در فرم فیلم ها برای کمتر جلوه دادن جذابیت ناخوشایند و شیطانی او تغییراتی اعمال گردد. این موضوعی است که در قسمت پنجم این سری فیلم ها، یعنی مردگان حکایت نمی نمایند (Dead Men Say No Tales) به وضوح دیده می گردد، سکانس آغاز آن که بر ضدقهرمانی دپ متمرکز شده بود، در ادامه شاهد این بودیم که بخش های فیلم بین ویل ترنر، الیزابت سوان و جک اسپارو تقسیم شد.
جک اسپارو دنباله ها را به دوش کشید
فیلم هایی که هرگز با کاراکتر دپ تطابق ندارند، حتی بدترین قسمت های سارقان دریایی کارائیب هم نشان از قرار دادن بازیگر در صدر و مرکز فیلم دارد. او تنها گزینه نجات انتقادهای منفی سوار بر امواج ناشناخته (On Stranger Tides) در سال 2011 است، جایی که نبود بلوم و نایتلی ثابت می نماید که با وجود قدرت دپ به عنوان ستاره بی بدیل، حضور یک بازیگر جذاب به عنوان شخصیت فرعی لازم بود. کوشش های ناموفق این بازیگر برای بازآفرینی جادوی جک اسپارو در فیلم هایی مانند رنجر تنها (The Lone Ranger) و موردکای (Mordecai) اثبات می نماید که فرمول سارقان دریایی کارائیب اشتباه نیست، اما عدم علاقه هواداران به قهرمان بودن کایا اسکودلاریو برای قسمت مردگان حکایت نمی نمایند و سم کلافین برای قسمت عجیب تر از داستان (On Tranger Stranger Tem) نشان می دهد که عملکرد دپ در جذابیت سریال نقش اساسی دارد.
در حالی که فیلم های بعدی سارقان دریایی کارائیب، در کوشش برای ایجاد کاراکترهای با نفوذ دیگر در اطراف جک اسپارو از افسانه های دریایی واقعی استفاده کردند، این کوشش ها خیلی کم و خیلی دیر بود و اکنون کار احمقانه ای است که سعی نمایند فرمول کلی فیلم را بعد از پنج قسمت تغییر دهند. در قسمت خاتمه دنیا (At Worlds End) 9 لرد سارق دریایی و انواع مختلفی افسانه معرفی گردید، اما 10 دقیقه از زمان اجرای آن به تعامل جک با خودش در برزخ اختصاص داشت در حالی که ده نفر دیگر برای تعامل با او و البته با حضور کیت ریچاردز به عنوان پدرش در صف انتظار بودند. این اسطوره ها هرگز سرزنش نشدند زیرا این سریال هرگز از جک اسپارو فاصله نگرفت و به همین ترتیب، هر نوع راه اندازی مجدد بدون حضور او با یک تغییر در هسته اصلی روبه رو خواهد شد.
سارقان دریایی کارائیب به اندازه کافی افسانه ندارد
در حالی که غیبت دپ در آغاز مجدد سارقان دریایی کارائیب به تهیه نمایندگان فرصت می دهد تا بیشتر در گسترش داستان های خود غرق شوند، اما واقعیت این است که این فرنچایزها افسانه یا داستان خاصی ندارند که بخواهیم درباره آن بحث کنیم. شخصیت های منفی ایان مک شین و خاویر باردم، به ترتیب از سوار بر امواج ناشناخته و مردگان حکایت نمی نمایند، می توانند گزینه های جالبی برای این فرنچایز باشند، اما هر دو فقط در تعامل با جک اسپارو جواب می دهند و به همین ترتیب، دشمنی های جذاب در مقابل اسپارو است که باعث دیده شدنشان می گردد. از آنجایی که باربوسا دیگر نمی تواند زنده گردد، این فقط کیرا نایتلی و اورلاندو بلوم را برای ادامه این فرنچایز باقی می گذارد. باز هم در حالی که این زوج ترکیب خوبی با هم دارند، اما داستان عاشقانه آن ها بدون حضور جک اسپارو برای کم کردن بار دراماتیک فیلم جذابیت چندانی ندارد، به ویژه هنگامی که سری فیلم های سارقان دریایی کارائیب نه تنها یک، بلکه دو خاتمه جذاب به آن ها داده است.
باز هم این مجموعه می تواند قسمت جدید را تنها برای فروش بسازد و نه تنها برای دپ بلکه همه بازیگران و شخصیت های پشتیبان جایگزین انتخاب کند. با این حال بعید به نظر می رسد که این رویکرد مخاطبان را به خود جلب کند زیرا این به معنای کنار گذاشتن شخصیت های فرعی مانند تیا دالما در نقش کالیپسو و بیل نای در نقش دیوی جونز است که اگرچه نمی توانستند یک قسمت کامل را به عنوان شخصیت شرور به خود اختصاص دهند اما فضای بیشتری برای مانور داشتند. بسیاری از این چهره ها در بخشی از داستان قرار دارند که بسیار جالب هستند و نمی توانند به طور کامل از بین بفرایند، اما به اندازه کافی برای به دوش کشیدن بار یک فیلم بدون دپ مناسب نیستند. این امر به نوبه خود سازندگان فرنچایز را در موقعیت سختی قرار می دهد که برای ساخت یک قسمت بدون حضور مهره اصلی کوشش بیشتری به کار گیرند، به این معنی که باید اجازه داده گردد فرنچایز سارقان دریایی کارائیب بدون جانی دپ خاتمه یابد. به عنوان قلب این مجموعه، به سختی می توان یک فیلم سارقان دریایی کارائیب را بدون جانی دپ تصور کرد و در نتیجه، زمان آن است که این سری فیلم به جای کوشش به منظور یافتن جایگزین برای قهرمان افسارگسیخته خود، به فکر یک خاتمه خوب باشد.
منبع: Screenrant
منبع: دیجیکالا مگ